به گزارش شبکه خبری الجزیره، این راهکار جدید تشکیل دولت بیطرف، انتخاب رئیسجمهوری برای کشور و بررسی قانون انتخابات در کشور را پیشنهاد میکند.
در همین حال، شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی امیر کشور قطر، برخی از رهبران موافق و مخالف دولت را در یک جلسه واحد گردهم آورد.
مواضع، نه چندان نزدیک، اما شرایط مثبت
این در حالی است که مواضع طرفهای لبنانی درباره مسائل اساسی و محوری و در رأس آنها موضوع سلاح مقاومت لبنان، تشکیل دولت وحدت ملی و قانون انتخابات چندان به هم نزدیک نمینماید.
در پایان نشست طرفهای لبنانی با امیر قطر، سعد الحریری رئیس جریان المستقبل لبنان در اظهارنظری مطبوعاتی اعلام کرد که اوضاع خوب و مناسب بوده و دود هم سفید است.اما وی جزئیات دیگری ارائه نداد.
در همین حال، علی حسن خلیل نماینده جنبش امل لبنان نیز در اظهارنظری مشابه، با اشاره به مثبت بودن شرایط مذاکرات، بر وجود پیشرفت در گفتوگوها تاکید کرد.
اما قانون انتخابات بزرگترین مانع پیش روی ایجاد گشایش در کنفرانس گفتوگوی لبنانیها به شمار میرود.
میشل عون رهبر جریان تغییر و اصلاحات پس از نشست درباره قانون انتخابات، از پیشنهاد طرفداران دولت درباره ابقای قانون انتخابات بیروت براساس همان قانون سال 1960 که به قانون قضاوت معروف است، ناراضی بود.
عون پیشنهاد طرفداران دولت درباره ایجاد برخی تغییرات و جرح و تعدیلها در قانون قضاوت را رد و تاکید کرده است که در توافقاتی که حق مسیحیان و مخالفان در بیروت را نادیده بگیرند، شرکت نخواهد کرد.
شکست ممنوع است
در حالی که گفتوگوها با حمایت از اتحادیه عرب و کمیته وزارتی عربی مامور میانجیگری میان طرفهای لبنانی ادامه دارد، شرایط و اوضاع به نوعی امیدوارانه است، خاصه اینکه طرفهای مذاکرهکننده برسر تشکیل کمیته مشترکی از سوی مخالفان و موافقان دولت برای بررسی قانون جدید انتخابات به توافق رسیدند و در عین حال میکوشند تا با عدماظهار نظر یا اعلام مواضع تاییدکننده یا مخالف درباره این مذاکرات، شرایطی کاذب و تاثیر برانگیز را ایجاد نکنند.
می توان گفت صرف آغاز مذاکرات پس از یک هفته درگیری که نزدیک بود لبنان را به سوی فتنه فرقهای و مذهبی و پرتگاه سقوط سوق دهد، به معنای درک و فهم تمامی طرفهای لبنانی به نحوی از انحاءاز شرایط ایجاد شده و فهم این نکته است که اصرار بر مواضع و خواستههای خود به نوعی خودکشی بینتیجه است و از این رو، زمان کوتاه آمدنهای دو جانبه فرا رسیده است. خاصه اینکه رویدادهای سه سال گذشته انتخابات پارلمانی به طرفهای لبنانی اثبات کرده است که هیچ کس نمیتواند لبنان را بدون وجود دیگری رهبری نماید، حتی اگر اکثریت را در اختیار داشته باشد.
با این تفاسیر، مذاکره و برگزاری گفتوگوها میان طرفهای لبنانی فرصتی برای بازگرداندن ارزش و اعتبار قاعده همیشگی لبنان یعنی بازی برد برد به شمار میرود. زیرا لبنان برای تمامی لبنانیهاست و از آنجا که ترکیب جمعیتی لبنان به جای آنکه نه مایه ضعف بلکه ویژگی خاص و منفردی به این کشور داده است که بهنظر میرسد همگی میباید آن را با وجود برخی ملاحظات یا لزوم برخی جرح و تعدیلها و تغییرات بپذیرند. اما در این بین، بهنظر میرسد زمانی این مسئله تحقق مییابد که همگی طرفهای لبنانی به یک اجماع بلندمدت برسند.
شرکتکنندگان در کنفرانس دوحه میباید شعار خود را شکست، ممنوع است گذاشته و همگی باید به خواستههای لبنانیهای منتظر آنان گوش بسپرند که تاکید کردهاند رهبران آنها بدون دستیابی به توافق نباید به کشور بازگردند.
چه بسا این فرصت ایجاد شده معجزهای برای کسب توافقها و آشتی ملی و اجرای بندهای ابتکار عمل عربی است که تحلیل گران تحقق آن را نه محال بلکه آسان و شدنی میبینند و تنها با تلاقی نیتهای حسنه لبنانیها و بازگرداندن اعتماد از دست رفته و گشودن راه برای انتخاب میشال سلیمان بهعنوان رئیسجمهور لبنان و تشکیل دولت وحدت ملی و قانون جدید انتخابات و دیگر محورهای مورد اختلاف تحقق مییابد.